English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4264 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
information source U منبع اطلاعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
Other Matches
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source U منبع خطی منبع شبکه
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
cistern U منبع
supplying U منبع
head spring U منبع
supply U منبع
supplied U منبع
resourc U منبع
fountain U منبع
receptacles U منبع
receptacle U منبع
cisterns U منبع اب
cisterns U منبع
hotbeds U منبع
hotbed U منبع
pools U منبع
pooled U منبع
pool U منبع
reference U منبع
origin U منبع
origins U منبع
fount U منبع
water supply U منبع اب
water supplies U منبع اب
resource U منبع
fountains U منبع
references U منبع
source code U کد منبع
source U منبع
wellspring U منبع
cistern U منبع اب
water system U منبع اب
rootstock U منبع
small reservoir at well top U منبع
fountainhead U منبع خبر
current supply U منبع جریان
cooling water supply U منبع اب سرد
cold water supply U منبع ابسرد
cold body U منبع سرد
light source U منبع نور
source register U ثبات منبع
source routine U روال منبع
store of value U منبع ارزش
excitation source U منبع برانگیختگی
data source U منبع داده
electron emitter U منبع الکترون
source listing U لیست منبع
elevated tanke U منبع اب هوائی
elevator boot U منبع بالابر
energizer U منبع انرژی
source of power U منبع قدرت
source of power U منبع انرژی
source program U برنامه منبع
energy supply U منبع انرژی
attack origine U محل یا منبع تک
system resource U منبع سیستم
mine U منبع مامن
source document U سند منبع
source U منبع برق
authority U منبع موثق
noises U منبع تغذیه
noise U منبع تغذیه
source U منبع منشاء
word of mouth <idiom> U از منبع موثق
mined U منبع مامن
mines U منبع مامن
aliunde U از منبع دیگر
agency of communications U منبع ارتباط
thermal reservoir U منبع گرمایی
thermal reservoir U منبع گرما
voltage source U منبع ولتاژ
voltage source U منبع قدرت
resource U منبع ممر
voltage source U منبع الکتریسیته
wellhead U منبع چشمه
resource sharing U اشتراک منبع
lighting source U منبع روشنایی
second source U منبع دوم
radiation source U منبع تشعشع
magnetic storage U منبع مغناطیسی
power supply U منبع انرژی
mains supply U منبع شبکه
message source U منبع پیام
source data U دادههای منبع
neutron source U منبع نوترون
power source U منبع قدرت
source computer U کامپیوتر منبع
power supplay U منبع قدرت
power supplay U منبع تغذیه
power supply U منبع تغذیه
resource allocation U اختصاص منبع
light point U منبع روشنایی
isogenous U دارای یک منبع
incandescent source U منبع ملتهب
image source U منبع تصویر
source language U زبان منبع
illuminant U منبع نور
heat supply U منبع حرارتی
resource management U مدیریت منبع
grid bias supply U منبع ولتاژشبکه
original U منبع سرچشمه
originals U منبع سرچشمه
resource file U فایل منبع
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
site of the find U منبع [باستان شناسی]
cisterns U حوضچه ارامش منبع
power supply cable U کابل منبع تغذیه
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power supply cable U کابل منبع قدرت
cistern U حوضچه ارامش منبع
radix U پایه منبع اصلی
authority U منبع صحیح و موثق
motor U منبع نیروی مکانیکی
motor- U منبع نیروی مکانیکی
motored U منبع نیروی مکانیکی
motors U منبع نیروی مکانیکی
gravy train U منبع در امد نامشروع
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
gravy trains U منبع در امد نامشروع
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
power supply switch U کلید منبع تغذیه
welding source U منبع جریان جوش
cash cow <idiom> U منبع خوبی از پول
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
goldmines U منبع در آمد سرشار
magnetic tape store U منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
magnetic store U حافظه یا منبع مغناطیسی
magnetic energy storage U منبع انرژی مغناطیسی
low voltage supply U منبع فشار ضعیف
low frequency source U منبع فرکانس پایین
candlepower U شدت نور یک منبع
light source colour U رنگ منبع نور
archeological site U منبع [باستان شناسی]
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
line source U منبع خطی شکل
source listing U لیست برداری منبع
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
adscititious U دارای منبع خارجی
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
voltage source U منبع فشار الکتریکی
source data automation U خودکاری داده منبع
provenance U منبع [باستان شناسی]
bonanza U منبع عایدی مهم
non renewable resource U منبع تجدید ناپذیر
non renewable resource U منبع بازگشت ناپذیر
bonanzas U منبع عایدی مهم
x ray source U منبع اشعه رونتگن
goldmine U منبع در آمد سرشار
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
lay in <idiom> U ذخیره منبع وموجودی چیزی
ghost signals U علایم راداری بدون منبع
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
gravy train U منبع درامد بدون زحمت
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
gravy trains U منبع درامد بدون زحمت
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
symbolically U نوشتن برنامه به زبان منبع
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
symbolic U نوشتن برنامه به زبان منبع
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
data packet U منبع ارسال سری داده در یک بسته
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2تعریف فونتیک چیست؟
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
1tajwid
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1rhodamine
2immunogenicity
2transmembrane
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com